اين مدت خيلي سرم شلوغ بود واسه همين نتونستم بيام مطلب جديدبذارم
اين روزها هم ناراحتم بخاطر عشقم كه خيلي داره سختي ميكشه هم خوشحالم بخاطر اينكه چندماهه ديگه بابا ميشم
عشقم رو بردم زير نظر متخصص زنان
خدا رو شكر حالت تهوعش خيلي بهتر شده ولي بعضي وقتا كمي شكم درد داره هنوز سونو گرافي نرفتيم الان سركارم بيست روز ديگه كه رفتم مرخصي عشقم رو سونو گرافي ميبرم تا اون موقع ٣ماه و١٥ روزش ميشه
دلم زود براش تنگ ميشه طاقت دوريش رو ندارم ولي چكار كنم مجبورم آخه طرفاي خودمون كار نيست اين روزها هم كه يك روز بيكار باشي از زندگي عقب ميفتي با اين گروني ها...بگذريم
خدا رو شكر ميكنم كه پاي عشقم رو تو زندگيم باز كرد و الان من اينقدر خوشبختم/
خدا دوستت دارم
عشقم رو بهت ميسپارم
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دلنوشته هاي يك
مجنون و
آدرس
mehdi20.Loxblog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.